ترسیم وقایع و مصائب در غروب روز عاشورا
شاعر : یاسر مسافر
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد بغضی میان سیـنۀ من جا گرفت و بعد
وقـتی که اسـب تـو بـدون تو بـازگـشت این دخـتـرت بهـانـه بـابـا گـرفت و بعد
ابری سـیاه بر سـر راهـم نـشـسـته بود ابری که روی صورت من را گرفت و بعد
انگار صدای مـادری دلخـسته میرسید آری صدای گـریـۀ زهـرا گرفت و بعد
هــمــراه آن صــدا تـمـامـیِّ کــودکــان ذکـر مـحــمـدا و خـدایـا گـرفـت و بعـد
هر کس که زنـده بود از اهـل خـیام تو مویه کنان شد و ره صحرا گرفت و بعد
دور از نــگــاه عــلــمــدار لــشـگــرت آتش به خـیـمههای تو بالا گرفت و بعد
پس بر سنان کنند سری را که جـبرئیل شـوید غـبار گـیـسویش از آب سلسبـیل
|